علم>>تخیل>>فکر؟=خدا

انسان عجب موجودی؟؟؟

علم>>تخیل>>فکر؟=خدا

انسان عجب موجودی؟؟؟


تابستان پابرهنه
از ساحل رودخانه گذشت
پاییز از جنگل سرازیر شد
با طغیان آبها
و رقص برگها
تن نمناک خاک را فرا می گیرد
اما من هنوز گرمم
از آن نگاه تابستانی و سبز
آسمان از هر جا که تو باشی شروع می شود


موج با تجربه ی صخره به دریا برگشت
کمترین فایده ی عشق پشیمانی ماست
خانه ای بر سرِ خود ریخته ایم اما عشق
همچنان منتظر لحظه ی ویرانی ماست

بخند؟؟؟


جملات زیبا, مطالب خواندنی

 

بخند

حتی اگر لبهایت انحنای خندیدن رابلد نیستند

حتی اگر لبخندت ژست خشک وتانخورده ی آدم بزرگ ها رابهم بزند

 

بخند

حتی اگر لبخندت را لای پوشالی ترین دلیل بپیچند

حتی اگرلبخندت لای هزارخاطره خاک بخورد

 

بخند

حتی اگر اناربه ماه چشمانت به انتظار ریزش باشد

حتی اگر سیب سرخ نگاهت دچارکرم های حسرت شده است

 

بخند

حتی اگربغض های آجری سقف کوتاه دلت را زیرآوار درد خرد کرده است

 

بخند

حتی اگر آخرین بهارت باشد

آخرین آرزوهایت

 

بخند

حتی اگر

سایه دیگر ازخورشید پیروی نکند

آسمان بوی دودبگیرد

عشق کپک بزند

شعربوی نا بدهد

 

بخند

حتی اگر لبخند،تنها نقاب روی صورتت باشد